به گزارش خبرگزاری «حوزه»، همیشه این سؤال مطرح بوده که: به راستی دین باید در خدمت سیاست باشد یا سیاست در خدمت دین؟؛ آیا دولت باید تسلیم دین باشد یا بالعکس و یا اینکه راه سومی وجود دارد که معقول و مقبول قرآن و امت اسلامی است؟
* دین در خدمت سیاست یا سیاست در خدمت دین؟!
رابطۀ دین و دولت، دین و سیاست و پیوند روحانیّت با حکومت، در قالب های گوناگون، از گذشته های دور مورد توجه اندیشمندان و سیاستمداران بوده است، این موضوع برای عالمان، فقیهان، مبلّغان و دانشوران اجتماعی نیز حساس و سرنوشت ساز است؛ حیات و مرگ سیاسی قدرتمندان و رجال دولت به دین ارتباط دارد! و همیشه این سؤال مطرح بوده که: به راستی دین باید در خدمت سیاست باشد یا سیاست در خدمت دین؟؛ آیا دولت باید تسلیم دین باشد یا بالعکس و یا اینکه راه سومی وجود دارد که معقول و مقبول قرآن و امت اسلامی است؟
در پی این سؤالات، سؤال دیگری مطرح می شود و آن اینکه: اندیشۀ تفکیک دین از سیاست، چقدر ارزش منطقی و اجتماعی دارد؟ و آیا این اندیشه بر اساس موازین اسلامی قابل پذیرش است؟
در اینکه جامعۀ بشری به هر دوی آنها (دین و دولت) نیاز دارد، جای تردید نیست؛ هیچ جامعه ای بدون دین نبوده و نیست و هیچ ملت و کشوری هم بدون دولت و حکومت و نظام مدیریتی وجود ندارد و هیچ جمعیتی بدون حاکم و رئیس و زمامدار به زندگی اجتماعی خود ادامه نداده و نمی دهد.
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به همین نکته اشاره کرده و می فرماید: «لَابُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ؛[1] ناچار برای مردم امیری لازم است، خواه نیکوکار باشد یا بدکار.»
دین و دولت هر دو لازمة زندگی اجتماعی هستند، ولی غالباً در طول تاریخ این دو عنصر مهم و مورد نیاز، در برابر یکدیگر صف آرایی و مبارزه کرده اند!.
اکنون باید دید حق با کدام یک از آنهاست و میزان حق و باطل در پیشگیری از انحراف ها، «دین» است یا «قانون»؟ و به تعبیر دیگر آیا دین باید بر اساس قوانین دولت ها و حکومت ها دستخوش تغییر شود یا قوانین و دستورات حکومتی در ترازوی احکام الهی سنجیده می شود.
* عالمان دینی و پاسداری از دین
هدف تمام نهضت های اسلامی از عصر نبوی(صلی الله علیه و آله) تا دوران ظهور حضرت ولی عصر(علیه السلام) این بوده که قدرت ها و قوانین بشری، خود را با دین هماهنگ کنند و آموزه های دینی را در جامعه عملی سازند؛ در حالی که برخی سرمایه داران و قدرتمندان عالم، سپاه دین و قوانین دینی را در جهت نیل به اهداف شوم خود به کار می گرفته اند!.
روحانیّت آگاه و انقلابی تشیّع، بر اساس آن هدف بلند و آرمانی (هماهنگ سازی قوانین بشری با آموزه های دینی)، هیچ گاه در خدمت غارتگران بیت المال و حقوق محرومان عالَم قرار نگرفته و نخواهد گرفت. شاید در ادیان انحرافی، مالکان و ملّاهای آنها دست در دست یکدیگر به غارت بیت المال و ستمگری بر محرومان پرداخته اند؛ ولی روحانیت پارسای شیعه، «گرسنگی» را بر «هم کاسگی» با ستمگران داخل و خارج ترجیح می دهد.
در ادیان انحرافی زر و زور و تزویر، یار و یاور همدیگر بوده و هستند و در برابر تودة مردم قرار دارند؛ ولی در جامعة اسلامی پاسداران دین همیشه مهارکنندگان سلطه گران سیاسی و اقتصادی و سلاطین و سرمایه داران رباخواران بوده اند.
عالمان دین در طول تاریخ اسلام، همواره نقش کنترل و مهار حاکمان به سود مردم را بر عهده داشته اند. فهرست پرشمار عالمان مصلِح، مُجاهد، شهید و مبارز، گواه این حقیقت است که حوزه ها، مراجع و عالمان بیدار، سدّی در برابر زورمندان و حاکمان ستمگر بوده اند؛ از عصر حضور که ائمه (علیهم السلام) این نقش جهادی را ایفا می کردند تا عصر شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی، علامه حلّی و حتی دوران مبارزات میرزای شیرازی، سید جمال، قیام مشروطه و مشروعه، آیت الله کاشانی، فدائیان اسلام، قیام امام خمینی(ره) و مواضع رهبری انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای(حفظه الله) همه و همه نشان می دهد عالمان دینی در سه جبهه با دشمنان دین در حال نبرد و قیام بوده اند:
* جلوگیری از بدعت ها و تحریف های وارد شده به دین که منجر به شهادت بسیاری از بزرگان و عالمان دینی شده است؛
* تلاش در جهت اجرای احکام دین که مبارزات و تلاش های زیادی از سوی اندیشمندان دینی در این راه صورت گرفت؛
* دفاع از حقوق فقیران و محرومان جامعه که در پی آن عالمان دین به استقبال فقر، زندان، تبعید و شهادت رفتند.
بنابراین بر همۀ پیروان آموزه های دینی به ویژه مبلّغان و تلاشگران عرصۀ دین و فرهنگ لازم و ضروری است تا با تأسّی به ائمۀ اطهار(علیهم السلام) و عالمان و مبارزان دینی، به نقش جهادی خود توجه نمایند و در این مسیر از هیچ تلاش و کوششی دریغ ننمایند.
اکنون که سال همدلی دولت و ملّت است، باید به رابطۀ این دو از نگاه قرآن و عترت و وظایف و اختیارات هر کدام و نیز موانع ایجاد همدلی میان دولت و ملّت پرداخت و جایگاه هر کدام را از منظر آموزه های دینی بررسی کرد.
محمود مهدی پور
پی نوشت ها:
[1]. نهج البلاغه، سید رضی، تصحیح: صبحی صالح، نشر هجرت، قم، 1414ق، ص82، خطبه 40.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره192.